Sunday, January 28, 2007

آزاد دوغولان اینسانا قاندال نه گرک دیر

آزاد دوغولان اینسانا قاندال نه گرک دیر...
(دوکتور زهتابی)

آذربایجانین تاریخی دولودور ظولمون قارشیسیندا دیز چؤکمه یه نلرین آدلارینا؛
بایبک لـر، نسیمی لـر ، ختایی لر، ستارخانلار، باقیرخانلار، ثیقه الاسلاملار، پئسیانلار، خیابانیلار، حیدر عموغلولار، صفرخانلار و بیر چوخ آدسیز آداملار. بو ایلین اولوسال و مدنی قالخیشی دا گؤزوموزون اؤنونده دیر. بیر چوخ سایی وطنداشلاریمیزین باشینا گلن اویونلار، عاشورا گونلرینی یادیمیزا سالیر.
یقین کی ايمام حوسئینین آزادلیق سئورلیگی و فاشیسم قارشیسیندا آیاغا قالخماغی، آذربایجانلیلار ایچین ان بؤیوک سمبوللاردان اولموشدور؛ ائله کی محرم گونلرینده، آذربایجانلیلار دونیانین هر یئرینده اولسالاردا، امام حوسئینین یادینا و عزاسینا قورولان بؤیوک ییغینتیلار و دسته لر قورورلار؛ و البته کی آذربایجانین ایچینده، هر جوره تؤرن و مراسیمین تورکجه دیلینه اولماغی یاساق اولورسا دا، محرم گونلرینده، تورکلر تورک دیلیندن باشقا، هئچ دیلده نوحه و اوخشاما دئمیرلر و بونا گؤره، محرم آیی، آذربایجان دیلینین دیری ساخلاماق سببلریندن اولموشدور.
بو قوتسال گونلر ده، شوونیسم قارشی سیندا قانداللانمیش دیز چؤکمه یه نلرین، بوراخیلیب، آزاد اولماقلارینا دوعا ائدک.

ائشیکدن طبل-مبل سسی گلیر و هاواسیم دا بیر یئر ده دئییل. من ده ماللا اولوب، منبر اوستونه چیخماق ایسته میرم و مذهبی سؤزلری دانیشیب، اوزاتماق دا باشارمیرام! "یالنیز آتیلا"، امام حوسئین عزاسینا گؤره ده یه رلی بیر کیلیپ دوزلدیب و وئبلاقینا قویوب؛ حتما گئدین باخین. اجرینیزی ایمام حوسئین وئرسین.


«همشهري» ده بتر ياشاتدي، اللري آغريماسين!

عاشورا دان، سؤز گئتدي، گئچميش ايل يازديغيم «ياشاسين همشهري»، ياديما دوشدو! تك باشينا بئله هاي سالديم كي ائله بيل ايران توركلرينين موشكوللري بير ايكي گئجه ده چؤزوله جك! بير پارقيراف دا مين دفه دئديم ياشاسين ، قوتلو اولسون! آخي نه قوتلو اولسون! من نه ساده ايميشم! اوتانمازلارا بير سؤز ده دئسين، ميننت ده قويارلار!
بيلديگينيز كيمي، ا‌‬ؤتن ايل همشهري گونده ليكي، محرم گونلرينه خاطير بير توركجه ا‬ؤزل سايي سي يايماقلا، توركجه اؤزل سايي يايماق باشلانماغينين خبريني وئردي. من ده بير دئيه ن يوخ ايدي، بو مملكت ده ايندي يه قدر چوخ سؤزلر دئييليب و عمل اولماييب، دايان اقلا ايكينجي سايي سيندا وورسونلار، سونرا ياشاسين ياشاسين سال! يازيق كئيهانين «يول»ـو و ايطيلاعاتين «سهند»ـي، نئچه ايله قدر داوام تاپدي! آنجاق همشهري نين اؤزل سايي سي هم ايلكين سايي ايدي هم ده سونونجو؛ اولا بيلر، او درگي نين ايلك صحيفه سينده كي كيشي، تكجه محرمه گؤره، آغلاييب سينه سينه وورمورموش و بير نه دني(دليلي) ده، بو ايميش.
البته بو نو دا دئييم، منجه همشهري نين توركجه اؤزل سايي سينين يازارلار قورولوشوندان ياخشي معنوي-مالي يارديم اولماييب. يوخسا ايرانين باشكندينين ياري جماعتي تورك اولدوغو يئر ده، ياني بير يوز مين نفر تاپيلماياجاقدي همشهري نين توركجه درگيسيندن آلسينلار!؟
بو سؤزلر، گؤزو باغلي و موفته سينه آلقيشلاماماق ايچين يازيلدي.

Saturday, January 27, 2007

دیدگاه یک زبانشناس بلژیکی درباره زبان ترکی – قسمت دوم

قسمت اول:
ترجمه اصل متن ترکی نوشته شده توسط جان واندئوال:
دیدگاهم درباره زبان ترکی

از دوستان گرامی با نامهای "سابان گول" و "احمد"، که به سؤال من در مورد جملات مرکب(قارماشیق جومله لر)، پاسخ دادند تشکر می کنم. تجزیه و جدانمودن جملات مرکب به جملات کوچکتر، کار خوبی است. این کار موجب معنی و مفهوم یافتن ساده تر جملات مرکبی است که با جملات جدا شده و کوچکتر شروع می شوند. اما به نظرم، نقطه ضعف آن، عدم رسانایی و توضیح لازم است که آن هم به کیفیت و چگونگی خلق ساختار مرکب از پیوستن و ترکیب جملات کوچکتر، بر می گردد. در ادامه، برای حل این مسأله و به منظور تشخیص ساختارهای مرکب، روشی پیشنهاد خواهم داد.
می خواهم نظر خود را در مورد جمله سازی از طرق مختلف و با ترکیب جملات کوتاه، از روی درک آنها و همچنین ادای آنها توسط شخصی که زبان مادری اش ترکی است، بیان کنم. تلاش مورد اشاره برای جمله سازی در بعضی از مکالمه کنندگان ضعیف و در برخی دیگر با درجه ای کم ممکن است بیشتر باشد. در موقعیت اخیر، ساختارهایی از زبان که مطرح می شوند، توانایی های عالی ذهن انسان را به شکل بسیار خوبی نشان می دهند. در بررسی زبانهای متعددی که از گروههای مختلف زبانی به عمل آورده ام، تا به حال در هیچ زبانی به اندازه ساختارهای جادویی و شگفت انگیز جملات مرکب موجود در زبان ترکی، با ساختارهای مشابهی مواجه نشدم. در صورتی که اجازه احساساتی بودن را به من بدهید، بعضی اوقات با خودم می گویم: « ای کاش چامسکی هم در دوران جوانی ترکی یاد می گرفت، مطمئنم که در آن صورت، زبانشناسی معاصر نه درباره زبان انگلیسی، بلکه بر اساس زبان ترکی شکل می گرفت.
به موضوعمان، یعنی روش پیشنهادی مورد نظرم برگردیم (به مثال زیر که یک جمله خبری مرکب می باشد توجه کنید):
"حادثه حاقدا بحث ائله مک اوچون، یوکسک درجه لی وزیرلرین قاتیلدیغی عاجیل توپلانتییا چاغیریلان سیویل هاواچیلیق وزیری حوسئین، هاوا ترافیک کونترل مرکزینی آرایان بیر کیشی نین، اوچاغین قاچیریلدیغینی سؤیله مه سینین یانلیش آلارما(آژیره) سبب اولدوغونو سؤیله دی."
(«حسین وزیر هوانوردی کشوری، فراخوانده شده به گردهمایی فوری جهت بحث در مورد حادثه که وزرای رده بالا نیز در آن شرکت کرده بودند، گفت: "اعلام ربوده شدن هواپیما توسط شخصی که به دنبال مرکز کنترل ترافیک هوایی بود، باعث به صدا در آمدن استباه آژیر شد."»؛ "آژیر اشتباهی، باعث ترس شد"؛ NTVMSNBC، 2001/10/3 )

سعی خواهیم کرد تا ساختار این جمله مرکب را برای دانشجویانمان به بهترین شکل ممکن نشان دهیم. تکه های جداشده ساختار را به صورت زیر نشان می دهیم(فعلا 3 کلمه نخست را در نظر نمی گیریم):
+ فاعل معلوم (بلیرتیلی فاعیل)
ا مفعول (توملج)
+ فعل (ائیله م)
بدینگونه، تعداد جملات کوتاهی که در دست می باشد، هفت عدد خواهدبود. برای نشان دادن اینکه این جملات کوتاه در جملات دیگر در نقش فاعل، مفعول و ... هستند، آنها را شماره گذاری می کنیم. شماره های زیر را به علت موقعیت قسمتها در در ساختار مرکب انتخاب کردم (ممکن است شماره گذاری مناسبتری نیز پیشنهاد گردد). برخی از قسمتها را که به علت ارتباطات صفت-فعل حذف شده بودند، دوباره افزودم:
"سیویل هاواچیلیق وزیری حوسئین" در موقعیت شماره 1، "توپلانتی" با شماره 2، و "کیشی" در جای چهارم با همان ترتیب می توانستند افزوده شوند، ولی به علت تناسب در موقعیت آموزشی و هدفم و همچنین جلوگیری از پیچیده تر شدن موضوع برای دانشجویان، صرفنظر نمودم:

1 + سیویل هاواچیلیق وزیری حوسئین (حسین، وزیر هوانوردی کشوری)
ا عاجیل توپلانتییا (به گردهمایی فوری)
+ چاغریلدی (فراخوانده شد)

2 + یوکسک درجه لی وزیرلر (وزرای رده بالا)
ا توپلانتييا (به گردهمایی)
+ قاتيلدی (ملحق شد)

3 + سيويل هاواچيليق وزیری حوسئين،
ا ” 7 ” نی
+ سؤيله دی. (گفت)

4 + کیشی (نفر)
ا هاوا ترافيک کونترول مرکزينی (مرکز کنترل ترافیک هوایی را)
+ آرادی (جستجو کرد)

5 + بير کيشی (یک نفر)
ا ” 6 ” نی (را)
+ سؤيله دی (گفت)

6 + اوچاق (هواپیما)
+ قاچيريلدی (ربوده شد)

7 + "5"
ا يانليش آلارما (آژیر اشتباه را)
+ سبب اولدو (سبب شد)

با استفاده از همان شماره گذاری، ساختار مرکب را به شکل زیر می توان نشان داد؛ کلمات به صورت سطر به سطر هستند و با خواندن آنا از راست به چپ، جمله اصلی را دوباره به دست می آوریم:


1 + (سيويل هاواچيليق وزیری حوسئين)
ا 2 + یوکسک درجه لی باخانلارين
اا (توپلانتييا)
ا + قاتيلديغی
ا عاجيل توپلانتييا
+ چاغريلان
3 + سيويل هاواچيليق باخانی حسئين،
ا 4 + (کيشی)
اا هاوا ترافيک کونترول مرکزينی
ا + آرايان
ا 5 + بير کيشی نين،
اا 6 + اوچاغين
اا + قاچيريلديغينی
ا 7 + سؤيله مه سینين
اا يانليش آلارما
ا + سبب اولدوغونو
+ سويله دی.

جهت نشان دادن ساختارهای مرکب نه چندان پیچیده، می توان از پرانتز استفاده کرد:
بیر کیشی (اوچاغین قاچیریلدیغی)نی سؤیله دی.
ولی هنگامی که جملات خیلی پیچیده باشند، استفاده از پرانتز، برای خارجی(غیر ترکها)یی که سررشته ای از زبانشناسی ندارند، راه حل مناسبی نخواهدبود. این در مثال زیر مشخص شده است:

((یوکسک درجه لی دوزئی باخانلارين قاتيلديغی) عاجيل توپلانتييا چاغريلان) سيويل هاواچيليق باخانی حوسئين، (((هاوا ترافيک کونترول مرکزينی آرايان) بير کيشی نين، (اوچاغين قاچيريلديغينی) سؤيله مه سينين) يانليش آلارما سبب اولدوغونو) سؤيله دی.

در ارتباط با راه حلی که سعی کردم توضیح دهم، چگونه فکر می کنید؟ اگر می خواهید، معلومات بیشتری نیز می توانم بدهم.

با احترام و آرزوی سلامت شما
Johan Vandewalle

ترجمه به فارسی: آیدین. ک

Friday, January 26, 2007

دیدگاه یک زبانشناس بلژیکی درباره زبان ترکی

نمی دانم چفدر با زبانهای برنامه نویسی کامپیوتری آشنا هستید؛ فرض کنید کسی که توانایی کار با دات-نت و sql server 2005 ... را دارد و یک کامپیوتر پنتیوم چند مگاهرتزی هم داشته باشد، بیاید با همان کامپیوتر و فاکسپروی تحت سیستم داس، یک سیستم اطلاعاتی طراحی و پیاده سازی کند! خوب، یا طرف یک احمق است که این امکان ندارد؛ چون یک احمق که نمی تواند این چیزها را یاد بگیرد! و یا اینکه به دلایل و حواشی دیگری، همچون آلودگی ویندوز کامپیوتر به ویروسها و ... ، مجبور به این کار شده است.
فکر می کنم زبانهای مختلف بشری هم تقریبا مانند زبانهای کامپیوتری هستند و البته خالقان غربی کامپیوتر هم این را بیان کرده اند.
همه می دانند که عادت ترکهای ایرانی به فارسی نویسی و عدم یادگیری علمی ادبیات زبان ترکی، باعث شده که آنها موقع صحبتهای روزمره، از جملات صحیح و مرکب ترکی استفاده نکنند.
دیروز وقتی که این جمله را توسط یکی از دوستان که می خواست مؤدبانه و علمی صحبت کند(!)، شنیدم، مصمم به ترجمه مطلبی به فارسی شدم که خواهید خواند: "او داغلار کی باشلارینا قار یاغیبدیر...". تمام کلمات ترکی است ولی انگار ترکی نیست! اگر او ترکی واقعی صحبت می کرد باید می گفت: "باشلارینا قار یاغمیش داغلار..." یا "باشی قارلی داغلار...". البته من هم موقع نوشتن به ترکی، ناخواسته چنین خطاهای فاحشی می کنم که سعی در بهبود این اشتباهات را دارم.
شرایط ترکهای ایران هم شاید قابل مقایسه با مورد فوق الذکر باشد. البته زبانم لال فارسی زبان عقب مانده ای نیست، بلکه ترکی قابلیتهای بسیار بیشتری دارد و یک ترک 6 ساله هنوز پا به مکتب و مدرسه نگذاشته، او را از این مسأله بی خبر نگه داشته می شود و فکر می کند که ترکی فقط برای صحبت در خانه و کارهای غیر اداری و غیر علمی است. و این تفکر همانند آلودگی ویروسی است که گفته شد.
انگار اعتماد به نفس ما آنقدر پایین است که باید حتما یک فرد ثالث(مخصوصا یک فرد فرنگی) بیاید و بگوید، بابا بیا و خودت را باور کن! چرا نمی دانی که چنینی و چنانی؟ و ما هم با خجالت، شرمندگی، تعارف و با خیال اینکه دنیا به آخر رسیده می پذیریم که بله شما درست می گویید، ولی جانم به قربانت حالا دیر شده و کار از کار گذشته و غیره و غیره. بعد می آییم هی تأسف می خوریم که چرا چنین شده و هی به ویروسها فحش می دهیم و البته ویروسهای پررو هم تکثیر کارشان را ادامه می دهند و ما را متأسفتر می کنند.
غرض از این مطالب که شاید اکثر آن بی ربط باشد، این است که اخیرا در سایت یئنی سس که واقعا می خواهد از آنتی ویروسهای آذربایجان باشد، مطالبی در مورد حرفهای شخص ثالثی به نام جان واندئوال درج شده است. این مطالب که در مورد "جملات مرکب و پیچیده ترکی" است توسط خانم لاله جوانشیر از ترکی استانبولی به ترکی آذربایجانی ترجمه که نه، تغییر وئرژن و به بیانی دیگر ساده تر شده است! حال من می خواهم به صورت بسیار ساده تری در آورم تا برای کسانی که ترکی خواندن برایشان سخت تر می نماید، هم قابل درک شود.
امیدوارم که ترجمه خوبی از آب در بیاید و مفهوم اصلی تغییر نیافته باشد. فکر می کنم، ترجمه جملات مرکب و پیچیده ترکی به زبانهای دیگر یکی از سخت ترین ترجمه های ممکن باشد.

دیدگاهم درباره زبان ترکی
جان واندئوال
Johan Vandewalle

... "می خواهم نظر خود را در مورد جمله سازی از طرق مختلف و با ترکیب جملات کوتاه، از روی درک آنها و همچنین ادای آنها توسط شخصی که زبان مادری اش ترکی است، بیان کنم. تلاش مورد اشاره برای جمله سازی در بعضی از مکالمه کنندگان ضعیف و در برخی دیگر با درجه ای کم ممکن است بیشتر باشد. در موقعیت اخیر، ساختارهایی از زبان که مطرح می شوند، توانایی های عالی ذهن انسان را به شکل بسیار خوبی نشان می دهند. در بررسی زبانهای متعددی که از گروههای مختلف زبانی به عمل آورده ام، تا به حال در هیچ زبانی به اندازه ساختارهای جادویی و شگفت انگیز جملات مرکب موجود در زبان ترکی، با ساختارهای مشابهی مواجه نشدم. در صورتی که اجازه احساساتی بودن را به من بدهید، بعضی اوقات با خودم می گویم: « ای کاش چامسکی هم در دوران جوانی ترکی یاد می گرفت، مطمئنم که در آن صورت، زبانشناسی معاصر نه درباره زبان انگلیسی، بلکه بر اساس زبان ترکی شکل می گرفت...»"
جان واندئوال متن بالا را به طور کامل به زبان ترکی نوشته است.

جان واندئوال(Johan Vandewalle) کیست؟

روز 15 فوریه در بلژیک چشم به جهان گشود؛ 34 زبان و لهجه را می داند و یکی از بزرگترین زبانشناسان دنیا است. هنگام بیان چگونگی ایجاد علاقه اش به آن زبانها، می گوید که با زبان ترکی برای اولین بار در سال 1973 و در سفر به استانبول آشنا شد؛ وی می افزاید: "آن موقع 13 سال داشتم. در آن سفر، مهماندوستی مردم تأثیر زیادی بر من گذاشته و موجب آموختن ترکی توسط من شد. مدت کمی پس از فراگیری زبان ترکی، نسبت به ساختار ریاضیاتی(ساختار مکعبی اصوات ترکی) متحیر و مصمم به بررسی و آنالیز پیشرفته تر زبان ترکی شدم". واندئوال پس از بازگشت به بلژیک نیز با علاقه و همت بیشتری نسبت به زیان ترکی ادامه داده و مدتی بعد هم همزمان با فراگیری ترکی اوغوز و اویغور باستانی، به بررسی الواح و یادبودهای اورهون پرداخت.

زبانهایی که جان واندئوال می داند

طبق اظهار واندئوال، او در کنار زبانهای فلاماندی، لاتین، انگلیسی، آلمانی و ترکی، فارسی، عربی معاصر، روسی، عثمانی، عربی کلاسیک و اسلاو قدیم را نیز آموخته است. وی می گوید، به دنبال علاقه اش به ترکی ]و فراگیری علمی آن[، لهجه های اؤزبکی، قزاقی، قرقیزی، ترکمنی، آذری، اویغور، تاتاری، باشقورتی، تووا، اورهون، اویغور باستانی، کومان، چاغاتایی ترکی و همچنین تاجیکی را نیز به خودی خود یاد گرفته است. واندئوال که در نتیجه شرکت در کلاسهای عربی، عربی مصر و فاس را فراگرفته، می گوید تنها به دلیل استفاده در سفرهایش، ایتالیایی، آرناوودی، یونانی، هندی، اردو و فین(فنلاندی) را نیز آموخته است! وی همچنین به دلیل علاقه صرف، زبانهای گائلیک(زبانهایی رایج در ایرلند و اسکاتلند)، ژاپنی، سواحیلی، صربی را نیز تا حدی یاد گرفته است که کتابهای نوشته شده به آن زبانها را می تواند بخواند و درک کند.
واندئوال با تأکید بر ارزشمند بودن زبان آموزی، هدف خود را، اشتراک این ثروت را با انسانها و آموزش آن را نیز به افراد دیگر، می داند.
او با اشاره به اینکه در مسابقه ای در سال 1987، با صحبت کردن به 22 زبان زنده دنیا، عنوان کسی را که بیشترین تعداد زبان را در بلژیک می داند، از آن خود کرده است. وی می گوید: " اما هدفم و آرزویم، رکوردشکنی نیست؛ پس از به وجود آمدن اراده، زبانی وجود نخواهد داشت که نتوانید یاد بگیرید."
واندئوال که هم اکنون رییس "مرکز آموزشی زبانها و فرهنگی شرقی(Oriental)" در بلژیک بوده و مشغول به تدریس و آموزش دروس ترکی و عربی در سطوح مختلف مکالمه می باشد، خاطرنشان کرد، توسط مرکز مزبور، برای افرادی که در کشورهای دیگر زندگی می کنند و مایل به فراگیری زبان ترکی هستند، سایت اینترنتی “TurkceKent” و برای افرادی که علاقمند لهجه های مختلف ترکی هستند، سایت “Turkcestan”، آماده و راه اندازی شده است.

ترجمه اصل متنی که توسط خود جان واندئوال به ترکی نوشته شده و در مورد بررسی جملات مرکب ترکی می باشد، در نوشته بعدی درج خواهدشد.

Wednesday, January 24, 2007

يالنيز قادينا، اوزاقدان باخانلار

بيلميرم دونيانين هانسي نوقطه سي دير! قاراباغ كي دئييل! قاراباغا بئله ادبله حمله اولماييب ! يوخسا، دان چاغي(صاباح) يوخو دا اوشاقلاري ايله برابر اؤلدورولمه سه ايدي ، يالنيز بير گولـله و قورشون، بو قادينين درماني اولاردي!

فيليسطين دير مي؟ عيراق دير مي؟ چئچئن دير مي؟ هاراليغين بيلميرم! دوغروسون دا ايسته سينيز هئچ ايسته ميرم بيلم؛ چونكو دونيادا آوارا اينسانلارين خبرلري ني، هامي ميز بيليريك!

بو قادين حاقلي دير مي يا يوخ؟ پوليسلر كي ييرتيجي ديرلار! اولا بيلر قادينين يانيندا چوخلو آدام وارايميش و پوليسلره گؤره قاچميشلار و او گؤزونو يومدوغو حالدا اؤزونو تاپشيريب تانري يا؛ هر حالدا، اونون يالنيز بوراخيلديغي دوروم، مني و سيزي چوخ خاطيره لر يادينا سالير!

بو گؤرونتو دن ان اؤنملي بير شئي آنلاماق اولور و او ايسه اوزاق دا كي باخيجيلارين سوسقونلوغو دور. روم ايمپراطورلوغون كلوزويومو يادا دوشور! آنجاق بورادا كي فرقلر باخيجيلارين سوسوقونلوغو و قيلادياوتورون قادينليغي دير.

Monday, January 22, 2007

سوفرانيزين دادي

hdبير يولداشيم وار اؤز نظرلريني يئريتمك ايچين هميشه دئيه ر: «اينانين كه بئله دير!» ؛ هله لیک بو سؤزو ساخلايين...

اؤتن ايل، بير ماكاروني ني اوستونده كي يازيلميش آد و سؤزلرينه گؤره آلديم و تئز بير گؤرونتو سالديم! آدي «گلين»، و اوستونده كي سؤز «ماكارانيميزين آدي، سوفرازون دادي»، ايدي. گئرچكدن ده، اونون داديندان ا‬ؤنجه، آدي منه ياپيشدي.
البته بونو دئييم بو شيركتين يئيه سين، ياتيريمچيلار(سرمايه گذاران) و ايشچي لريني تانيميرام و بو يازي دا، تبليغات يا رئكلام دگيل؛ دئييرديم تورك سايتلار و وئبلاقلاردا تعريف اولماقلاري، اونلار ايچين ياخشي اولماسين! مثلا دئييلسين كي بو شيركتلر، پان توركلرين مالي يارديمچيلاري ديرلار! بيليرسينيز كي بو اؤلكه ده، توركلره انگ ياپيشديرماقدان آسان ايش تاپماق اولماز. بونلارا گؤره، دئديگيم ماكاروني دان، سؤز آپارماديم! بيز بورادا بير سؤز يازاريق، شانس دا كي يوخدور، يازيقلارين قاپيلاريني باغلارلار!
آنجاق بوتون صنايع و فابريكالارين آدينا بير فارس كلمه سي ياپيشديراندا، نه اولور بيزيم كي لر ينده حاقلاري اولسون اؤز آناديللرينه، اؤز چيخارتديقلاري تانيتديرسينلار! و البته اقتصاد دا بو بير «ريسك» ساييلير! تيجاري و آل-وئر ياپماق هدف اولان يئر ده، كولتورل ايشلر آغير ضررلره باعيث اولابيلر! هامي چؤرك، پول-پارا و قازانماق داليسيجا قاچان يئر ده و آناديل ده اوشاق و شيركت آدي قويماق ياساق اولان مملكت ده ، بو ايشلر، آرتيق جسارت و ريسك ايسته يير! اينانين كي بئله دير! من كي اؤز نؤوبه م ده آلقيشلاييرام. آلله وئرسين بركت.

Saturday, January 20, 2007

بيلمه لی لر

بو یازینی، بیر آز ده ییشدیم
بیلمه ییرم قوزئیلیلر دئمیشکن خسته لن میشم، یا دا بو وئبلاقی دؤلدورماق قصدیندن دیر؛ آنجاق هر نه يي اوخوسام و گؤرسم، بير جوره، آنايوردوموزون اولوسال پرابلئملرينه ايرتيباط وئره رم! يولداشلار الي ايله بيربيرلرينه فوروارد اولونموش فارسجا ايمئيللرين بيري سي اليمه يئتيشميشدير؛ ايمئيلين عونواني بو دور: "چئشيدلي بيلمه لي لر، هر نه دن"؛ سؤزلرين چوخو، عجيب و ماراقلی ایدیلر. نئچه سی نی تورکجه یه چئویرندن سونرا آردیجیللیغلا، بئنیمه گلن ایلیشکی لری ده یازدیم؛ اومود کی بو شوخلوق و جیددی سؤزلر هئچ کیمسه ده یه ده یمه سینلر!

  • سوسكلار، آلتي آياقلي لارين ايچينده ان يئيين گئدن حئيوانلارديرلار؛ يئيينليكلري هر ثانيه ده بير مئتير دير.
  • بو ایل کی ایران گوندلیگین آراسیندان چیخان سوسکون دا، سورعتی چوخ یوخاری ایدی، آنجاق گوندلیک ایله قاریشیق، آذربایجان گنجلرینین آیاغی آلتیندا قالدی.

  • دووشانلار لا طوطولار، باشلاريني دؤندرمه یه رک، آرخالاريني گؤره بيليرلر.
  • بیر سایی واردیلار، کی دئییرلر هر نه دن خبریمیز وار؛ آنجاق آرخالاریندا کی توز تورپاغا باخماییرلار! بعضی سی لیدئر و اؤندردیلر! بعضی سی ساتقیندیرلار! قالانیندا سیز اوخشادین.

  • كرگدنلر، آداملاردان يئيين قاچابيليرلر.
  • بعضی آداملار ظاهیر ده، کرگدن کیمی آرامدیرلار و ساده جه، گؤوشک وورماغی باشاریرلار، آنجاق هر دن ده موز گؤتوروب، بتردن توز-تورپاق سالیب آداملاردان يئيين قاچابيليرلر!

  • تئلئفونو دوزه لدن آلئکساندر قيراهام بئلين آناسييلا خانيمي، هر ايكي سي ده ، كاريميشلار.
  • تورک-تورک ائدنلرین بیر سایی سی نی تانیرام، آنجاق یا خانیملاری فارس دیر، یا دا اوشاقلاری!!

  • كانادا، بير هينديجه سؤز دور «بؤيوك كند» آنلاميندا.*
  • شوونیستلرین ایشی دیر بو! كانادا، بير هينديجه سؤز یوخ، بلکی تورکجه دیر و «بؤيوك كند» آنلاميندا و یا "قان آدا"(جزیره خون) معناسیندا دیر!

  • آدامين بدنينين يوز ده اونو، سو دان باشقا، باكتئري لردن دوزه لميشدير.
  • آذربایجان بیر بدنه بنزه ییر و بو بدن ده باکتئری ده چوخ دور! البته باکتئری لر یا بیزلر کیمی یاخشی آدامدیرلار و یئمه یین هضم اولماغینا یاردیم ائدیرلر و یا ساتقینلار کیمی دیش خاراب ائدن دیرلر!

  • دونيانين يوز ده اون بيري سول اللي آداملار ديرلار.
  • شوونیستلر دئییرلر آذربایجانین تکجه يوز ده اون بيري تورک دور لر!

  • دونيا دا هر اون نفردن، بيري سي آدا(جزيره) ياشايير.
  • شوونیستلر دئییرلر آذربایجانین تکجه يوز ده اون بيري تورک دور لر! و بونلار رابینسون کروزوئه کیمی هئچ زاتدان خبرلری یوخدور.

  • آدام و شامپانزه ده كي ژئنلرينين، يوز ده 98.5 ـی بير دير لر.
  • بیر بینابلی، بریتانییانین بیلی یوردلارندا وایکینگ لرین اوستونده چوخلو تحقیق و آراشدیرمالاردان سونرا، دئییب کی "آذری زبانلارین" ژئنی، یوز ده یوز "نژاد پاک آریایی" ایله بیر دیر و تورکلرین "وجود خارجی"ـلری یوخدور!

  • اخلاق دان اوزاق فيلملري سانسور ائتمه يه ن يالنيز ا‬ؤلكه، بئلژيكا دير.
  • شوونیستلرین بزه دیگی سؤزلره، اؤزونو تانییمیانلاردان سونرا، هئچ کیمسه قولاق آسماییر.

  • شامپانزه لر، آينا قارشي سيندا اؤزلريني تانییيرلار آنجاق ، مئيمونلار يوخ!
  • شوونیستلر آينا قارشي سيندا اؤزلريني تانیييرلار آنجاق، ساتقینلار يوخ!

  • سنجاقكين عؤمرو يالنيز 24 ساعات دير.
  • شوونیستلرین یالانلاری 24 ساعات دا بیلینیر؛ آنجاق چیخارتدیقلاری دال با دال یالان-پالانلاری دا، بیر گؤلون اوستونده کی سنجاقکلر کیمی چوخدور.

  • مئيقونون(میگو) اورگي، اونون باشيندا دير.
  • اوشاغییلا فارسجا دانیشان تورکون دا عاغیلی، دابانیندا دیر!

  • آدولف هيتلئر اوت(علف) يئيه ن ايميش.
  • بو سؤزو ده ییشمک لازیم دگیل: "آدولف هيتلئر اوتيئيه ن(علفخوار) ايميش"؛ البته اوشاقلیقدا ائله ایمیش، سونرالار قان ایچه رمیش.

  • تيمساحلارين عؤمرو 100 ايل دن آرتیق دور.
  • شوونیستلر دئییرلر بیز تيمساحلار دان دا چوخ یاشاماق ایسته ییریک، آنجاق بیر سایی قویمورلار!

  • ايل ده، 500 فيلم آمئريكادا و 700 فيلم هيندوستان دا دوزه لينير.
  • ایرانین قوندارما تاریخینین، 500 ایلی آمئريكادا و 700 ایلی ده ایسراییل و بیریتانییا دا توپلانیب؛ بونو کشف ائدن بیر کیتاب یازمیشدی "اون ایکی یوز ایل سوسماق"(12 قـرن سـکوت) آدیندا.

  • بايقوشلار، گؤزلريني گؤز كاسالاريندا ترپه ده بيلمزلر.
  • وکیللرین بیر سایی سی نین گؤزلری، بایقوش کیمی، تکجه بیر یئره باخار.

  • بيريتانييا دا ياشايان بوتون «قو» قوشلار، ملكه نين ديرلر.
  • آسلان بئلینین اوستونده چیخان آریایی گونشین قادینی فرح خانیم، قوقوشو، تبریز دن گتیرمیشدی تئهرانا تکجه فارسجا اوخوسون! آنجاق، نم نئیه آیریلیغی دا اوخودو.

  • يونان اؤلكه سينين اولوسال ماهني سي، 150 بئيت دير.
  • ایران اؤلكه سينين اؤنجه کی اولوسال-آریایی مرز پرگهر ماهنی سیندا، 150 دفه داش-تورپاق دان دانیشیلیب، آنجاق ایران دا کی میللتلر دن بیر سؤز یوخ.

  • دونيا دا كي يوخسوللارين 100 ده يئتميشي قادينلاردير.
  • آذربایجانین تاریخه قوشولمامیش کندلرینده، ائو ده قالانلارین 100 ده يئتميشي قادينلاردير! چونکو ارلری تئهراندا ایش گؤرورلر.

  • هر ايكي يئدديجه (هفته) ده، دونيا دا بير ديل آرادان گئدير.
  • 70-80 ایلدیر، شوونیستلر بوتون ایمکانلاردان فایدالاناراق گئجه گوندوز جان چکیرلر، آذربایجانلیلارین آنادیللرینی آرادان آپارسینلار! آما بئله آنا دیل "اؤلن دگیل، باشقا دیله دؤنن دگیل"، تورک گنجلر دئییرلر!

  • ائو پيشيكلری، واختلارينين يوز ده يئتميشي ني يوخو دا اولارلار.
  • منیم کیمی تورکجه وئبلاگ یازماق ایددیعاسیندا اولانلارین بیر سایی سی، واختلارينين يوز ده يئتميش دن چوخونو یوخو دا اولارلار!

  • آوستوراليا دا كي قهوه ای ايلانلارين سممي، او قدر تهلوكه لي دير كي 0.002 گيرامي بير آدامي اؤلدوره بيلر.
  • قاراباغین ایشغالچیلاری، آوستورالیانین قهوه بویالی سملی ايلانلاري کی سهل دیر، گیلانین زهرسیز ایلانلاریندان دا ائتگی سیز دیرلر! آنجاق اوتایداکیلار، هله کی هله دیر، قورخورلار دا.

قالدی سون ایکی جومله!

بو سؤزلرين آراسیندا، «هر ايكي يئدديجه ده، بير ديلين آرا دان گئتمه سي» دن چوخراق، سون ايكي جومله، مني آذربايجانلیلارین، اولوسال حركتينين يادينا سالديلار:

  • قوزئي قوطب(قطب شمال) دا هئچ پنگوئن ياشامايير.
  • شوونیستلر دئییرلر، قوزئی آذربایجان، آذربایجان دگیل، بلکه آران دیر.

  • پيچ دن اؤنجه، پيچي آچان(پيچ گوشتي) اختراع اولدو!**
  • آذربایجانین کولتورل چالیشقانلارین ایچینده، چوخ ایتی و رادیکال گئدن آداملار واردیلار! و قورباغانی، 100 درجه لی قاینار سونون، ایچینه آتماق ایسته ییرلر!

-----------


* - سايين سيامك سلام زاده، «كانادا» سؤزجويونه گؤ‬ره بو آچيقلاماني گؤندرميشدير:
كريستوف كلومب آمئريكاني كشف ائتدنده، آمئريكا آدلي يئرين اولدوغوندان خبري يوخ ايدي. او هينديستانا يئتيشديگيني ساندي؛ اونا گؤره ده آمئريكا قيزيل-دريلري اينديان(هيندلي) آدلانديردي. ايندي ده آمئريكادا اينگيليس ديلينده قيزيل-دري و ائسكيمولارا هيندلي دئييرلر.
البته ائسكيمو و قيزيل-دري لي ديللرينين توركجه و آلتاييك ديللرله ياخينليغي واردير.
kristof klomb amerikani kesf etdikde amerika diye beir yerin var oldugundan xeberi yox idi. o hindistan(india)ya yetisdigini sandi. ona gore de amerika qizilderilileri INDIAN adlandirdi. indi de amerikada ingilis dilinde (American Indians) qizilderili ve eskimo lara deyirler.
http://en.wikipedia.org/wiki/American_Indian
elbette eskimo ve qizilderili dillerinin turkic ve altaic dillerle yaxinligi vardir:
http://www.anadilim.org/makaleler/Bir_Eskim_Dilinde_Türkçenin_izleri-I.pdf

** - داشقینین سؤزلوکونده، "پیچ" و "پیچ آچان" ایچین تورکجه سؤز، بورغو و بورغاج یازیلمیشدیر.

Monday, January 15, 2007

سنه نه؟

بيري يوخدور بونلارا دئيه آخي سيزه نه؟ سيز نه يه اؤزونوزو جيريرسينيز؟ اصلا توركييه نين آوروپا دا حل اولوب، قاريشماغي كي سيزه ياخشي دير! بئله اولورسا، سيزين ده خيالينيز راحت اولار و گونده دئمه سينيز كي ايرانين قوزئي-باتي سينداكي پان توركلر(!)، توركييه ايچين چاليشيرلار!

بيري سي گرك گلسين، بيزيم اؤلكه ده كي عجيب-غريب ايشلري اله سالسين! ايندي بللي دگيل بو گؤرونتولر توركييه دن ديرلر يا يوخ؟
من بيله نه قدر، توركييه نين گونده ليكلرينده و باشقا مئديالاريندا هميشه اؤز توپلومسال پرابلئملريني تنقيده چكيرلر و بو، اورانين اؤزگور و باغيمسيز خبرياييمي ايله ايليشيكلي دير!
ولي يازيقلار اولسون كي فوروارد اولونموش، گولملي و كوميك ايمئيللري، بو اؤلكه نين خبر آژانسي بئله يايير:
«آفتاب: کشور ترکیه با تمام آن مظاهر مدرنیته غربی و تلاشی که برای پیوستن به اتحادیه اروپا می‌کند، دو رو دارد. پشت این سکه جذاب و وسوسه‌انگیز زندگی دیگری هم در جریان است که همواره از سوی رسانه‌های ترک و حتی رسانه‌های غربی تحریف شده است...»
( توركجه سي:
« گونش:
آوروپا بيرليگينه قوشولماغا چاليشان توركييه، بوتون مودرئرنيته ظواهيرلري ايله، ايكي اوزو واردير. بونون كيمي اؤزونه ساري چكه ن و وسوسه لي سئكگه نين داليسيندا، باشقا بير ياشاييش دا واردير، كي هميشه تورك و حتي باتي(غربي) مئديالاري ساريسيندان چئويريلميش دير»
)

آغا، سيز دئيه ن دوز! توركييه نين مئدياسي و يايين اؤرگوتلري، توركييه نين باشقا اوزونو گؤسترمه ييرلر، و بئله اولور سيز آنتالييادان ساري نفسينيز بند اولور! آنجاق نه جور اولور باتي ليلار(غربليلر)، سيز دئيه ن سئكگه اوزونو تانيتديرميرلار!! اونلار كي توركييه نين، اؤز آرالاريندا اولماغي ني ايسته مه يير لر؟!

ائله كي بللي دير، سؤزلرينيزي آوروپا بيرليگينده اوخويوب، تصميم توتان يوخدور كي هئچ، توركييه لي لر ده، ايش سيز قالماييبلار، بير عؤمورلوك چاليشمالاريني سيزين پاخيلليغينيزا گؤره، دايانديرسينلار! بئله يازيلارين، توركييه ده اوخونماغينين يالنيز خئيري بو اولار كي، ايرانين قارداش اؤلكه سي آدلانميش موسلمان توركييه، بيزدن اوزاقلاشار.
آنجاق ان اؤنملي سونوج بو اولا بيلر، توركييه نين كولتورونو اله سالماق لا، ايرانين ياري نوفوسانا، توخونماق ايسته ييرسينيز! اولمايا بو ايشين داليسيجاسينيز؟
... هن! سيزدن چيخار، سيزدن چيخار...!

Saturday, January 13, 2007

بیز ایله اوزمانجلاريميز

نئچه یئددیجه(هفته) بوندان اؤنجه، دان اولدوزو موسیقی قوروپونون کانسئرتینه گؤره، یولداشلارلا ییغیشیب، گئتدیک بهمن کولتور اوجاغینا(فرهنگسرای بهمن). نئچه میلیون تورک یئرلشه ن تهراندان، دئیه بیلرم 300 دن 400 نفره قدر گلمیشدیلر.
یا تبلیغات آز اولونموشدو، یا ، دان اولدوزو قوروپونون چیخیشلاری ایندی یه قدر چوخ کالیته لی(کئیفیتلی) و گوجلو اولماييب و یا بئله ده اولمازسا، دئمك اولار، اؤزوموز تکراری خالق ماهنی لاردان یورولموشوق!
بیر یولداشیم دئییردی، او کانسئرت قوروپونون کی کامانچا چالانی اولمادی، اؤزونو آذربایجان موسیقی قوروپو آدلاندیرابیلمز! باشقا ایمکانات یئترسیزلیکلري ایسه اؤز یئرینده...
آردی >>>

سايين مئهران باهاري نين اؤنرينه گؤ‬ره، «هونرچي(هنرمند)»ـنين يئرينه، «اوزمانج» سؤزونو ايشله تديم.

Wednesday, January 10, 2007

گؤبه لك لر

بونو دئيه نده كي بيزيم ده اؤزموزه بير تاريخيميز و كيمليكيميز و ديليميز واردير، حاقلاريميزي ايسته ييريك، مين دنه تؤهمت ووروب دئييرلر سيز لر پان تورك سونوز و پيس نييتلرينيز واردير؛ آنجاق اؤز ايشلرينه باخاندا بيلينير كي كيم پان دير و كيم ايسته يير اؤز راسيستي فيكيرلريندن دئمكدن اوتانماسين.
نئچه ميللتين ائلچي سي اولاسان و گئديب بير فاشيست دؤولتين الي آلتيندا ياشايان تورك موسلمانلارا دئيه سن سيز، توركجه و عربجه ديلي يوخ، بلكه فارسلارين ديلي واسيطه سي ايله موسلمان اولوبسونوز چوخ آغير گلر. بونون يئرينه كي دئيه آي چينلي لر! ايراندا ياشايان اوتوز ميليون ديلداشي اولان، دوغو توركوستان(سين كيانگ) دا ياشايان توركلري، نه ايچين باسقي آلتيندا قويوبسونوز، دوروب دئيير چوخ افتخارلي دير كي سيزلر فارس ديلي كؤرپوسو ايله ايسلاما اينانميسينيز.
يازيقلار اولسون.

و بير باشقا سؤز كي عجيب دير، بو دور كي دئييرلر آذربايجان توركلري چين و موغولوستان طرفيندن گليبلر! ايندي نه جور اولوب بيز موسلمان اولموشوق !؟ بيز هاردان گلميشيك، سيز كي دئييرسينيز اونلار دا فارس ديرلار! يا دا گؤروبسونوز ايران دا كي توركلري آللاتماق اولمور ، گئديبسينيز عوقده لرينيزي چين توركلرينين باشينا بوشالداسينيز!
و يا اولابيلر ، يا بيز گؤبه لك كيمي يئردن چيخميشيق يا دا سيز! و چون سيزين سؤزونوزون يانليشليغي بير ايكي جومله ايله ، ساده جه بيلينير و چوخ دانيشيب يازماق واقت كؤرلاماق دير، بللي دير كي بو آرادا، سيزلر گؤبه لك كيمي باش قالديريبسينيز و البته بونو بيلمك ياخشي دير گؤبه لكين كؤكو اولماز! و كؤكو اولان بير شئي يئردن قوپماز.
دوغو توركوستانين موسلمانلارينا گؤره دئييلميش، قارين سؤزلريني، بورادا اوخويابيلرسينيز:
< Click >

Tuesday, January 2, 2007

جوجه لريم

اوچ - دؤرد ياشيم اولاندا، اردبيل و خالخالدان باشقا، بوتون يئرلر ده ياشيان آداملاري فارس بيلرديم و بونون عيللتي بونلار يديلر :

- تيلويزيون و راديو دان گلن سسلر، بوتون فارسجا يديلر؛ تکجه اردبيل راديوسوندان سونرا کي گونده بو سسي ائشيدريم: "گون اورتا آذاني، اردبيل اوفوقوندا"
- اؤزومدن بؤيوک قارداش، باجيلار و قوهوم قونشولار، فارس ديلينده درس اوخويارديلار.
- آتام دا فارس ادبياتينين اؤيرتمني يدي.
- سوادآموزي نهضته گئدن ياشلي و قوجالارين درسلري فارسجا يدي! ائله بيل کي تکاموللاري فارس ديلينين اؤيرنمکينده يدي.
- و ...

آردي >>>

Yazıları Latin əlifbasında görmək için, mətni kopi eləyib gedin Köçürgə`yə:

köçürgə yazılımı