Tuesday, May 4, 2010

سخت يا آسان

چند سال قبل ديدگاه يك زبانشناس بل‍ژيكي را در مورد جملات مركب تركي ترجمه كرده و مقدمه‌اي هم به آن اضافه كردم:
دیدگاه یک زبانشناس بلژیکی درباره زبان ترکی - قسمت دوم
دیدگاه یک زبانشناس بلژیکی درباره زبان ترکی - قسمت اول


و دوباره، خواندن مطلب جالبي با عنوان سخت‌ترين زبان دنيا و مخصوصا قسمت زير باعث شد، كامنت مفصلي بدهم كه گفتم بد نيست در آنايوردوم به عنوان يك پست منتشر شود:
"برایِ ایرانی‌ها شايد نزديك‌ترين زبان به زبانِ فارسی (به غير از زبان‌هایِ هم‌خانواده‌ی فارسی در داخلِ ايران هم‌چون كردی، لری، گيلكی، مازنی و …) زبانِ عربی باشد. دليلِ عمده‌یِ اين مسئله هم وجودِ واژگان بسيار زيادِ عربیِ دخيل در فارسی ست. اين وضعیّت هم‌چنين با ميزانِ كم‌تری در موردِ زبانِ تركی هم صادق است. از اين نظر يادگيریِ عربی با توجّه به پيوندهایِ مدهبی و فرهنگی بينِ سه فرهنگِ عربی، تركی و فارسی، چندان برایِ فارسی‌دان‌ها سخت نيست."
- سخت‌ترین زبانِ دنیا « مموریست (view on Google Sidewiki)

در مورد ايران به يادگيري تركي توسط فارسها اشاره و اظهار شده سخت نيست. البته بايد در مورد يادگيري فارسي توسط تركها هم اشاره مي شد كه صد البته به دليل تفاوت كلي اين دو زبان احتمالا همانطور كه ذكر شده بدليل تبادل واژه ها و اشتراك در كلمات عربي است كه كار يادگيري را ساده مي كند وگرنه هر سه زبان تركي، فارسي و عربي در سه دسته زباني متفاوت قرار مي گيرند و در تلفظ و اصوات با هم فرق مي كنند. اگر عربي را كه زبان تصريفي است و براي همه شناخته شده كنار بگذاريم ،تفاوت  كلي تركي و فارسي به صورت زير است:

تفاوت فاحش اول:

تركي سه مصوت بيشتر دارد : ö – ı – ü
با توجه به اينكه قانون هماهنگي آوا در تركي وجود دارد يك ترك به راحتي نمي تواند در گفتن كلمات آن را رعايت نكند و يك مثال بارزش تبديل كلمه انگليسي تراكتور به تيرختور يا تيرحتور است كه در اين ميان ك هم به به ح (نزديك به خ) تبديل مي شود.

تفاوت فاحش و مهمتر دوم:

تركي زباني التصاقي بوده و جملات آن مركب است. مثلا در فارسي اگر جملات مركب با حروف “كه” ، “تا” و … از هم جدا مي شوند چنين چيزي در تركي نداريم كه البته فارسي خوانده هاي ترك(كه نسبت به زبان مادري خود بي سوادند!) به تدريج چنين اسلوبي را وارد تركي مي كنند كه در صورت ادامه چنين روندي بايد فاتحه تركي را در ايران خواند. يك مثال ساده مي زنم؛ در فارسي گفته مي شود : “كتابي را كه خريدم دادم به دوستم” براي بيان اين جمله به تركي بايد در يك جمله مركب گفته شود: “آلديغيم كيتابي وئرديم يولداشيما” و اين در حالي است بعضي ها اينطور و با ساختار فارسي مي گويند: “او كيتاب كي آلديم، وئرديم يولداشيما”! حال در نظر بگيريد فارسي بخواهد تركي ياد بگيرد ، اگر بخواهد تركي را فارسيزه نكند يقينا سختش خواهد بود قواعد تركي را به كار گيرد. و گرنه ياد گرفتن لغات و الفبا و سه مصوت اضافي در حالي كه انسان را از زبان مادري خود و از دوران طفوليت بيگانه مي كنند نبايد زياد سخت باشد.

1 comment:

سلطانی said...

مطلب موضوع این پست را در وبلاگ مموریست خواندم و بنده هم کامنتی گذاشتم که با اجازه شما عیناً اینجا هم می آورم:
ممنون از مطلب جالبتان
به مسأله “عدم آموزش آکادمیک زبانهای غیر فارسی در ایران” اشاره کرده بودید. این را هم بنده اضافه کنم که متأسفانه نه تنها زبانها و فرهنگهای غیر فارسی در ایران آموزش داده نمی شوند و در مورد ویژگیها و نقاط قوت آنها صحبتی نمی شود، بلکه با کمال تأسف اطلاعات بی پایه، غیر واقعی و متعصبانه به نفع فارسی و به ضرر بقیه زبانها منتشر می شود.
از اثرات این مسأله می توان به نظر کاملاً احساساتی بعضی ها (مخصوصاً آنهایی که فقط همین زبان را بلدند) اشاره کرد که فارسی را یکی از بهترین و کاملترین زبانهای دنیا می دانند و حتی پیشنهاد می کنند که به جای انگلیسی زبان بین المللی بشود!
این در حالی است که وقتی زبان دیگری را یاد می گیری تازه می فهمی که باید هر جمله از آن زبان را در چند جمله به فارسی برگردانی و متوجه می شوی که انتقال کامل مفاهیم، احساسات و عواطف در زبان فارسی، اگر نگویم غیر ممکن، بسیار دشوار است.
متأسفانه طوری هم شده است که کسی هم بخواهد در این مورد حرفی بزند، انگار بزرگترین جنایت را انجام داده است!
در حالی که همنطور که همه می دانیم هر زبانی ویژگیهایی دارد و یکی از ویژگیهای زبان فارسی هم سادگی آن است.

Yazıları Latin əlifbasında görmək için, mətni kopi eləyib gedin Köçürgə`yə:

köçürgə yazılımı