Sunday, January 24, 2010

از صندلی دانشگاه تا سکوی ورزشگاه مطالبات یکی است

یکی از نقاط ضعف بسیار بزرگ این جنبش به اصطلاح و یا غیر به اصطلاح سبز که نقاط قوت آن را نیز زیر سؤال می‌برد، آن است با اینکه در عمل می خواهد خود را کاملا دموکراتیک جلوه دهد بعضی مواقع کاملا برعکس عمل می‌کند، طوری که به نظر می‌رسد خود نیز تمامیت‌خواه می‌باشد. بدون شناخت کافی از دیگر مناطق و اقوام و تاریخ حداقل دوازده‌سال اخیر، فراتر از ارائه پیشنهاد و دعوت کردن می‌خواهند تعیین تکلیف کرده و برای بقیه گروه‌های اجتماعی و حتی برای آنها روش کار و نسخه بپیچد. البته آنها قبل از دگردیسی امسال و پوست انداختن از دوم خردادی، و پوشیدن ردای سبز به جز مواقع کارزارهای انتخاباتی هیچگاه نخواستند به همبستگی با اقوام دقیقا اندیشیده و حمایتی هر چند شفاهی بکنند که یکی از نمونه‌های بارز آن حوادث خرداد سال 85 در آذربایجان است. البته ماهیت جنبشهای گوشه و کنار ایران به ویژه آذربایجان همواره مدنی و دموکراتیک بوده و با آنکه نتوانسته همان کارهای دامنه‌داری را بکند که مثلا در تهران قابل انجام ولی بسیار پیشروتر عمل کرده‌است. و همواره به جای مطرح کردن خواسته‌های رادیکال و اعمال خشونت همیشه سعی و جهد مسالمت آمیز کرده است.

به عنوان مثال می توان تجمع فرهنگی سالیانه در قلعه بابک را مطرح کرد که با توجه به واکنش نامناسب از سوی مسؤولین چند سالی است تشکیل نمی‌شود. آن مراسم خودجوش چند سالی است برگزار نمی‌شود ولی هم اینک شاهد رویداد بی‌نظیرتری هستیم و آن موجی است استثنایی که آن را می‌توان فقط در یک کلمه خلاصه کرد و آن عبارت است از "تیراختور"! در حالی که جز بازی میان استقلال و پیروزی تهران نمی شد بیش از ده –بیست هزار نفر در بازیهای فوتبال ایران مشاهده کرد، هم اکنون می‌بینیم که هر بازی تراکتور دست کم هفتاد هزار تماشاگر دارد که به حق می‌توان گفت به خاطر رفتار، تشویق‌ها و گفته‌های آنها و نگفتن ناسزا و دشنام به تیمهای رقیب، باشگاه تراکتورسازی اولین باشگاهی است که به حق می‌تواند عبارت "فرهنگی-ورزشی" را پس از کلمه "باشگاه" بیاورد. و صد البته آنها فقط به خاطر فوتبال به ورزشگاه نمی‌آیند، بلکه در کنار تشویقهایی که از تیم خود به عمل می‌آورند سعی می‌کنند همان خواسته‌های فرهنگی خود را که قبلا در تریبونهای دانشجویی و فرهنگی داده‌ می‌شد این بار در استادیوم‌ها فریاد بزنند. و این بسی جای خوشحالی است اگر بیشتر اقشار شرکت کننده مراسم قلعه بابک را دانشجویان و روشنفکران جامعه تشکیل می دادند، هم اینک هر طبقه و هر طیفی از جامعه را می‌توان بر سکوهای یک ورزشگاه فوتبال یافت و همان خواسته‌هایی را که ابتدا از زبان قشر نخبه جامعه مطرح می شد هم اکنون از زبان آنها تکرار می‌شود و البته چه هدفی بهتر و والاتر از اینکه نخبگان بتوانند مسائل مهم جامعه را به قشرعادی جامعه تبیین کرده و آنها را با خود همراه کنند.

و این بسی جای خوش‌وقتی، نقطه پایان‌بخش ولی به شدت امیدبخشی برای امثال من است که زمانی در یک مجله دانشجویی با تیراژ 300 جلد شکایت می‌کرد(لینک)، مگر برگزاری یک همایش فرهنگی دانشجویی، ارزش خبری بیشتری نسبت به بازی دو تیم فوتبال را برای پخش از تلویزیون و رادیو را ندارد؟ و پس از سالها می‌بیند، همان خواسته‌ها که در نشریات مختلف دانشجویی مطرح می‌شد این بار از زبان دهها هزار تماشاگر فوتبال گفته می‌شود تا نشان داده شود تازه این ابتدای حرکت بزرگی دیگر است؛ و البته این جای تأسف است برای کسانی که میکروفونهایی را که باید شعار با عظمت "یاشاسین" را خاموش می کنند، ولی جایش دشنامی رکیک(حاوی "فشفشفه") را که در گوشه‌ای دیگر از ورزشگاه سرداده می‌شود پخش می‌کنند.


* * *

البته حساب ارباب رسانه‌های‌ تلویریزیونی جداست و انتظاری نیست و برگردیم بر سر موضعگیری‌ها و انفعالهایی که دوستان کاملا سبز اندیش می‌کنند. اینها به جای اینکه فقط به راه و روش خود بروند، دارند امر و نهی در چگونگی انتخاب استراتژی می کنند و البته این باز می‌گردد به همان مقوله عدم شناخت کافی از سوی آنها و این تفکر قرون وسطایی که هر کسی که درست مثل ما عمل نکند دشمن ماست(!) ، و البته بیشتر شدن تجارب تاریخی در آذربایجان و اینکه دیگر نمی‌خواهند همچون گذشته‌های دور و نزدیک، احساسی و بی‌گدار به آب زدن و به یک فرمانده گوش به فرمان محض، و یا حتی به سیاهی لشکر تبدیل شوند.


مرام نداشته‌ی تراکتوری‌ها) که نویسنده آن هم معلوم است زیادی فوتبالی نیست، ولی گویا دلخور است از این که با وجود تیمهای تهرانی پیروزی و استقلال، چرا ترکها اینقدر اصرار دارند که تیم محبوبشان تراختور است و در این هیر و ویر سیاسی چرا گیر داده‌اند به مدافع جنبش سبزی همچون "عادل فردوسی‌پور" که از قضای روزگار(!) در تلویزیون مجری یک برنامه پرمخاطب زنده‌ای هم هست!؟ و حرفهای غیر منطقی هم مطرح کرده که من با سایدویکی گوگل در بعضی موارد نکاتی متذکر شده‌ام(جملات بولد) که  کلش را اینجا می توانید بخوانید:



- اما وقتی روز جمعه بیش از ۱۰۰ هزار هوادار تراکتور یا به قول خودشون تراختور، یک صدا شعار دادند " بی شرف، بی شعور، عادل فردوسی پور" فهمیدم طرفداران تراکتور رو الکی گنده کرده اند.
آیا طرفدار حتما باید صندلی پرتاب کند، دشنام ناموسی بدهد و یا کبوتر بکشد تا بگویید بافرهنگ است!

- عادل چه نفعی می برد که تراکتور را کمتر نشان بدهد؟
مثل اینکه فکر می کند برنامه نود تریبون شخص عادل فردوسی پور است! عادل نفعی نمی برد! بلکه می خواهند جنبش فرهنگی - اجتماعی آذربایجانی ها را که این بار با طرفداری از تراکتور نمود پیدا کرده کمرنگ جلوه دهند.

یا همین ۲ هفته پیش و برنامه سبزها برای ترکاندن پیامک های نود! دیدید همین عادلی که بی شعور می خوانید چه کرد؟
مثل اینکه هنوز دوزاری شما هنوز نیافتاده که در نظرسنجی اس‌ام‌اسی آن روز وقتی همه همینطوری به گزینه آخر رای دادند در اصل مدیریت ورزش و فوتبال را تایید کردند! آیا عادل خان با ذکاوت و متعهد به امور سبز نمی توانست گزینه امور مدیریتی را جهت اعلام همبستگی با جنبس مورد نظر شما، در گزینه آخر بیاورد؟

- هوادران تراکتور، محترم، اما وقتی قاطی آنها عده ای علامت گرگ پان ترک ها را بالا می برند و یا پرچم ترکیه را تکان می دهند می بینم تجزیه طلبان چطور از این وضعیت سوءاستفاده می کنند.
حالا چون آن عده هم به ورزشگاهها می آیند می خواهید تراکتور را ول کنند و بچسبند به پرسپولیس و استقلال؟ سر بریدن و خفه کردن کبوتر زشت است یا سمبل ترکها را نشان دادن؟ حالا کی پرچم ترکیه رو آورده؟ اصلا به فرض محال، چرا آوردن پرچم برزیل و انگلیس ایرادی نداره، ولی آوردن پرچ کشور برادر و مسلمان اشکال داره؟ آقایان که دارند چاپ پوستر رو به زبان ترکی قدغن می کنند؟

- و البته خوشحال هم باشید که احمدی نژادی ها هم طرف شما را گرفته اند.
طبیعی است که دولت و رسانه های طرفدار دولت هم بخواهند از این مساله بهره برداری سیاسی مورد نظرشان را بکنند، به خصوص که می خواهند با این کار، با یک تیر دو نشان بزنند، هم دلیل اصلی سرازیر شدن ترکها به ورزشگاه ها را کتمان کند و هم اینکه بگوید بر خلاف تهران مردم تبریز افکار دیگری دارند و فقط به ورزش و فوتبال و تفریح فکر می کنند!  اگر  حرف شما منطقی باشد حرف تحریم کننده‌های انتخابات امسال هم باید درست باشد! چون موقعی که هشتاد و پنج درصد رفتن و رای دادند دولت در بوق و کرنا کرد که بی‌نظیرترین مشارکت سیاسی در جهان بوقوع پیوست و این باید قابل توجه آنهایی باشد که الان به اصطلاح می روند در خیابانها سکوت و یا اغتشاش می کنند.

- قطب یعنی اینکه یک تیم از شمالی ترین تا جنوبی ترین نقطه کشور هوادار داشته باشد. خدایی تراکتور چندتا هوادار در زابل و بیرجند دارد؟
مثل اینکه هنوز تصاویر بازی تراکتور در استادیوم آزادی را ندیده اید! و هنوز خبر ندارید که زابل و بیرجند در لیگ برتر حضور ندارند تا در جنوبی ترین مناطق هم ترک زبانها از تیم محبوب خود حمایت کنند.

- اگر امروز بازی های آبی و قرمز پایتخت بی رونق است، به خاطر کمبود طرفدار نیست، بلکه اعتراض به مدیریت سیاسی و غلط حاکمانی است که فوتبال برایشان سکوی شهرت و اعتبار شده. رونق استادیوم را مدیران مزخرف دولتی گرفته اند! وگرنه هوادار هنوز هوادار است. نمونه اش همین هفته پیش، اگر آبی ها همان شور زمان امیر و یا حجازی را داشتند طوری استادیوم را پر می کردند که جایی برای تراکتوری ها نباشد!! این هم بماند که آنها فقط حق ۱۰ درصد را داشتند و از خر تو خری فوتبال استفاده کردند! (استدلال آن تماشاگری که در نود با لهجه غلیظ ترکی گفت اینجا پایتخته و برای همه یعنی ۱۰ درصد بی معنیه، منو کشته بود!)
چظور وقتی دیده شد تراختورچی‌ها دارند ورزشگاه آزادی را پر می کنند کلان نگری و بینش سیاسی فراموش و بعدش حتی به کبوتر زبان بسته هم رحم نشد؟ حالا این بماند اگر قرار باشد قانون ده درصدی تیم میزبان اعمال شود تیمهای پایتخت بیشتر متضرر می شوند. چون دیگر در شهرستانها به یک تیم غریبه تبدیل می شوند و البته اگر در تهران جلوی اختصاص پنجاه درصد سکوها به تراکتورچی‌های مقیم تهران ممنوع شود، در تبریز آن ده درصد اختصاص داده شده به تیمهای تهران خالی خواهدبود چون که در تبریز تعداد طرفداران تیمهای تهران به صفر میل می کند. ضمنا داشتن لهجه چه ارتباطی دارد با موضوع نوشته؟ نمی شود با لهجه استدلال کرد؟ آیا مگر می شود بدون لهجه گفت ماست سیاه است؟

- صبر کنید! تراکتور انشاءالله حالاحالاها در لیگ ماندنی است!
لابد منظورتان این است تعداد طرفدار را آخر پاییز می شمارند! بهتر است علمی و از روی شواهد حرف زد و نه اینکه من اینطوری پیشگویی می کنم. واللا روندی که قابل مشاهده است حاکی از افزایش تعداد طرفداران تراکتور است و نه برعکس! آن دو تیم باید نگران باشند که تعداد هوادارانش در حال ریزش است نه تراختور!

- بهتر است تراکتوری ها تعصب معروف ترک ها کناری بگذارند و ببینند چطور از احساسات آنها سوءاستفاده می شود. تکمیل: همیشه به اصالت هواداران بیش از تعداد آنها علاقه داشتم.
این جای نوشته باعث شد افسوس بخورم از اینکه برای یادداشت گذاری و انتقاد چه مطلبی وقتم را تلف کردم! اختلاف در مورد تعداد "طرفدار"ان از همین موضوع "تعصب" نشات می گیرد بعد نوشته است بهتر است ترکها تعصب را کنار بگذارند و عجیب تر اینکه در تکمله بحث هم نوشته همیشه به "اصالت" هواداران علاقه دارم!
اگر ایشان به من بگوید اگر مبنای ایشان برای طرفداری تعصب نیست ، پس چه است؟ اگر بازی خوب و یا نتیجه است چرا نمی روند سراغ سپاهان و ذوب آهن و یا اینکه کلا بی خیال فوتبال بی کیفیت ایران شده و بروند سراغ الشباب و الهلال عربستان و لوکوموتیو مسکو و بارسلونای اسپانیا و چلسی انگلیس و یا ...! نکند ایشان بی هویتی و پایبند نبودن به اصالت را فقط برای ترک زبانها دوست دارد؟ حالا چه کسی مرام ندارد هموطن عزیزم؟

----
پ. ن (شهريور 89):
هنگام نوشتن مطالب فوق كليپ مناسب و مرتبطي در دسترس نبود. ويدئو زير مربوط به بازي خانگي تراختور مقابل ذوب آهن( 9 ماه بعد ) در شهريور 1389 مي باشد كه در آن استاديوم يكصدا گفته مي شود: "تورك ديلينده مدرسه"! زماني اين خواسته ها محدود مي شد به بيانيه ها و مجلات كم تيراژ دانشجويي :


---

13 comments:

Anonymous said...

http://www.skolverket.se/sb/d/150/url/0068007400740070003a002f002f0077007700770034002e0073006b006f006c007600650072006b00650074002e00730065003a0038003000380030002f00770074007000750062002f00770073002f0073006b006f006c0062006f006b002f0077007000750062006500780074002f0074007200790063006b00730061006b002f0042006c006f0062002f0070006400660031003900320037002e007000640066003f006b003d0031003900320037/target/pdf1927.pdf%3Fk%3D1927

مهدی said...

یاشاسین جلال بئی
یاشاسین آذربایجان
منده تیراختورا گؤره بیر یازی حاضیرلاماقدایام
تئزلیکجه یایاجاغام
هرحالدا سؤزومون چوخونو سن دئییبسن
ساغ قال
شاد یاشا

Anonymous said...

سلام.منم آذربایجانی هستم اما عاشق ایرانم.سوال من اینکه آیا شما تجزیه طلب هستید یا فقط میخواید حقی که به ناحق ضایع شده طلب کنید؟
بین مورد اول و دومی که بیان کردم زمین تا آسمون فاصلست.مورد دوم حق ماهاست ولی مورد اول رو اصلا قبول ندارم و حداقل همشهریهای خودم رو هم که میبینم تو شهر همه این نکته رو قبول دارن که ایران از هر جایی براشون مهمتره.اگه تجزیه طلبید که مطمئن باشید خیلی از تورکهای ایران رو با شما کاری نیست اما اگه دنبال احقاق حق تورکها هستید ما همه با شما هستیم.

Unknown said...

به دوست دوم ناشناس:
سلام بیزدن دیر
در مورد سؤالتان عرض کنم همانطور که در این مطلب و دیگر مطالب این وبلاگ به آن بطور مداوم اشاره می شود مطالبات فرهنگی ترکهای ایران است؛ همچون حق اولیه آموزش زبان مادری در مدارس که اگر روزی توسط نخبگان و دانشجویان آذربایجانی مطرح می شد هم اکنون در استادیومها مطرح می شود(تورک دیلینده مدرسه) و این هیچ ارتباطی با تجزیه طلبی ندارد. اگر کسی دنبال جدایی باشد که نمی آید در استادیوم آزادی کبوتر صلح رها کند.

Anonymous said...

اين شخصي كه گفته در صورت تجزيه طلب نبودن با ماست عرض كنم كه ما تجزيه طلب نيستيم حالا لطفا بفرمايند چه كار ميخواهند بكنند براي احقاق حقوق پايمال شده ملت آزربايجان؟در قرن 21 ملت 30 ميليوني آزربايجان حتي از تحصيل به زبان مادري خود محروم است در حالي كه مهاجران خارجي در سوئد حق تحصيل به زبان مادريشان را دارند آنوقت ما اينجا در سرزمين خودمان؟

Anonymous said...

سلام مجدد به دوستان عزیزم.من همونی هستم که نوشتم با تجزیه طلبی موافق نیستم.برای بدست آوردن حقوق باید مبارزه کرد تا بهش دست پیدا کرد اما مبارزه نباید در راستای تجزیه طلبی باشه.منم مثل شما دوست دارم زبون ترکی و فرهنگ غنی آذربایجان حفظ و حراست بشه.منم مثل شما قبول دارم ظلم زیادی به قومیتها تو ایران میشه راهش هم مشخصه مبارزه تا پیروزی.الان به نظر شما به کردها یا به لرها ظلم نمیشه تو ایران؟
آیا راهش اینکه اونا هم ساز جدایی از ایران بزنن؟
بعد یه سوال از ما آذریها ایرانی تر مگه کسی هست؟
مگه ما چندین بار به ایران حکومت نکردیم؟
مورد دیگه ای که باید دقت کرد گسترش دادن اختلافهای قومیتی هست که باعث میشه اینچنین تصور بدی داشته باشیم.بعضی از همین تجزیه طلبی مینویسن نژادپرستی فارسها.
منی که خودم تو تهران درس خوندم با چشمان خودم دیدم که مردم فارس تهران بین خودشون و ترکها هیچ فرقی قائل نیستن.دختر میدن و دختر میگیرن.بهتره که همه رو به یه چشم نگاه نکنیم .اگر قرار بود که فارسها علیه ترکها نژادپرستی کنن که الان برای موسوی که ترکه تو خیابون خون نمیدادن.
البته تو همه جا آدم افراطی وجود داره و من منکر این قضیه نیستم همونطور که تو خود ما هم گاها میبینیم که نژاد پرستی صورت میگیره اما نباید این مسئله رو به هم مردم بسط بدیم.
در مورد زبون مادری دیگاه خود من اینکه مگه نمیشه مثلا به جای زبون عربی که هیچ کابردی هم حداقل تو زندگی روزمره نداره ترکی آذری رو یاد داد؟
همین تهران که ببینید خیلی از فارسها و قومیتهای دیگه به صورت خودجوش ترکی رو یاد گرفتن یا حداقل میفهمن.
ما ترکها و فومیتهای دیگه به قدری با قومیتهای دیگه آمیخته شدیم که تجزیه شدن هم هیچگاه نمیتونه صورت بگیره.الان خود شما بگید در صورت تجزیه شدن تکلیف اون ترک زبان عزیزی که با فارسها ازدواج کرده چیه؟
تکلیف بچه اینا چی میشه؟
و خیلی از چیزهای دیگه....

Anonymous said...

دوست عزیزم توصیه می کنم مقاله موجود در لینک زیر را مطالعه کنید.

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=26793

لازم می دانم موردی را متذکر بشوم. پرچم ترکیه که شما اشاره به آن داشتید در ورزشگاه سهند تبریز؛ توسط شهروندان ترکیه ای به ورزشگاه آورده شده بود. برای روشن شدن سایر موارد حتما مقاله مورد اشاره را مطالعه فرمائید.

elham said...

تراکتور شما فوق العاده هست،تماشاگرهای فوق العاده ای هم داره....تماشاگر های واقعا حرفه ای. ولی واقعا نمی فهمم...واقعا نمی فهمم.انتظار داشتین عادل فردوسی پور چی کار انجام بده؟ مثل این دولت تو ارای مردم دست ببره؟؟؟؟ اگه به دروغ اعلام می کرد که 100% مردم ایران طرفدار تراکتور سازی تبریز هستن راضی می شدین؟؟؟
چشماتونو باز کنید تعصب خوبه؛غیرت لازم و ازشمنده ولی این تعصب کور درونش نه آگاهی هست نه عشق هست نه ارزش!
خیلی دوست دارم باهاتون صحبت کنم اگه فرصتی باشه
شاید یکیمون تونستیم اون یکی رو قانع کنیم
من از دعوا های این روزا،متنفرم از این تنفر و تعصب کور چه فارس و چه ترک که همه ما رو داره نابود می کنه متنفرم
به خودمون بیایم
بشینیم یه ذره فکر کنیم! یه ذره

Unknown said...

به الهام: شما چطور اینطور با اطمینان حرف می زنید: "دولت به این عریض و طویلی با این همه دستگاه نظارتی به آرای مردم دست برده"، و در مورد دیگر هم از مطمئنید در برنامه عادل هم یک فایل کامپیوتری دستکاری نشده؟
کسی نمی گوید تراکتور صد در صد طرفدار دارد ولی این یازده درصدی که اعلام شد و از سوی دیگر درصد طرفدراران تراختور در تهران و زنجان و قزوین همچون مناطق دیگر بود، خیلی مشکوک است.

Unknown said...

عزیز بی نام اگر مایل باشید می خواهم باهاتون در ارتباط باشم: ali.danulduzu@gmail.com فقط به این مختصصر بسنده می کنم که وطن دوستی خوب اما باید دید وطن کجاست؟ یک تکه خاک؟ یا ببینیم شما تعریف بهتری دارید؟

الهام said...

آفرین!...سوال/خیلی/خوبی/پرسیدین!واقعا/چطوره/که/به/این/دولت/عریض/و/طویل/با/این/همه/دستگاه/نظارتی/بی/اعتمادم/و/به/عادل/فردوسی/پور/و/فایل/کامپیوتریش/اعتماد/میکنم؟؟؟
خودتون/چی/فکر/میکنید؟
جوابش/ساده/است/دوست/عزیزم:
1.من/روی/این/دولت/عریض/و/طویل/و/جفاها/و/خیانت/هاش/شناخت/دارم!/اون/آدمی/که/به/عنوان/رییس/جمهور/کشور/من/ازش/اسم/برده/میشه/یک/روده/راست/تو/شیکمش/نیست!!!!!!!!ین/دولت/عریض/و/طویل/با/همه/تشکیلاتش/خیانتهایی/در/حق/من/و/شما//کرده/که/دزدیدن/رای/مردم/فقط/یکیشونه!!!!ولی/عادل/فردوسی/پور/چی؟/تو/این/بیشتر/از/ده/سالی/که/داره/برنامه/نودشو/اجرا/میکنه...چیزی/جز/صداقت/و/حق/طلبی/ازش/دیدین؟
والا/برادر/من/انصاف/هم/خوب/چیزیه!!!!!!
نه/اصلا/فرض/میکنیم/شما/شک/کردین/و/حق/دارین/شک/کنید!
مگه/همین/عادل/فردوسی/پور/نبود/که/گفت/هر/رسانه/ای/معتقده/من/تقلبی/صورت/دادم/حاضرم/تمام/شماره/ها/و/متن/اس/ام/اس/ها/رو/بهشون/تقدیم/کنم/تا/خودشون/بررسی/کنن؟؟؟
دیگه/چطو/باید/جوابگوی/شک/و/تردید/شما/میبود؟؟
از/اون/گشته/شما/معتقد/هستین/که/اس/ام/اس/هاتون/نمیرفت!
اولا/که/من/با/خیلی/از/دوستای/پرسپولیسی/و/استقلالیم/صحبت/کردم/که/اس/ام/اس/های/اونا/هم/نرسیده/بود
یه/اصل/خیلی/ساده/س/که/وقتی/خط/ها/شلوغه/اس/ام/اس/ها/به/سختی/برسن
تازه/بیاین/فرض/کنیم/واقعا/اس/ام/اس/های/آذری/ها/نرفته/باشه/یعنی/پیش/شماره/0914/خب/دوست/عزیز/واقعا/خنده/دار/نیست/که/عادل/فردوسی/پور/و/مقصر/نرسیدن/اس/ام/اس/هاتون/بدونید؟؟؟؟؟؟؟
فوتبال/ما/حرفه/ای/نیست/که/دو/قطبیه/تماشاگر/های/باحالی/مثل/شما/باید/این/دو/قطبی/بودن/رو/بشکنن/ولی/با/واقع/بینی/نه/تعصب/کور/که/به/صلاح/هیچ/کسی/نیست.....
موفق/باشید//

Unknown said...

ما هم هشتاد ساله می بینیم جلوی تدریس زبان ترکی را گرفته و اسامی دهات و شهرهای آذربایجان را عوض می کنند! تحریف تاریخ هم که حدیث دیگری است

Anonymous said...

علی جان اگه منظورتون منم که مخالف تجزیه طلبیه منم مثل شما علی اسمم هست.اگه چیزی هست همینجا بگید تا به نتیجه برسیم و دوستان هم بعدا بتونن نتیجه گیری کنن از بحث های ما.

Yazıları Latin əlifbasında görmək için, mətni kopi eləyib gedin Köçürgə`yə:

köçürgə yazılımı