یکی از لغاتی که مخصوصا در دوران دبیرستان مرا آزار می داد عبارت "ترکتازی" بود. واقعیت این بود وقتی این عبارت را در کتب ادبیات فارسی می دیدم حالم به هم می خورد. ترکتازی در لغت نامه دهخدا چنین معنی شده:
دوستان فارس زبان خودشان را جای ما بگذارند. تاختن و تازیدن به خودی لزوما مفهوم بدی ندارد ولی منظور از ترکتازی یعنی تاختن و غارت کردن محلی آباد! یقینا اگر وضعیت برعکس بود و مجبور بودند به جای زبان مادری خود ترکی را یاد بگیرند و اگر در کتاب ادبیات ترکی عبارتی مثل "فارس قوودورماسی" می دیدند یقینا ناراحت میشدند. البته تا آنجا که من اطلاع دارم (به خاطر این می گویم "تا آنجا که من اطلاع دارم" که نگذاشتهاند سر وقتش ترکی بخوانیم)، در ادبیات ترکی چنین الفاظ بدی نسبت به اقوام دیگر موجود نیست.
البته گاهگداری، ترکتازی نسبتا مثبتی هم وجود دارد! مثلا تیتر روزنامه ورزشی زیر، از آن دسته کاربردهای مثبت ترکتازی ، و استعاره ای است برای تلاش مثالزدنی، بینظیر، و منجر به برتری یک بازیکن ترک در تیم پیروزی تهران که اتفاقا سرمربیاش هم یک ترک است(علی دایی)؛ آن هم درست در زمانی که تراختورچی ها مدعی داشتن پرطرفدارترین تیم فوتبال در ایران هستند. آیا در چنین برههای که دیگر نمیشود جلوی ترکتازی(از نوع منفی برای بعضی ها) طرفداران میلیونی تراختور را با برنامهای مثل نود گرفت، آیا می شود با ترکتازی مثبت دو ستاره از خود ترکها که به نوعی بازیکن تیم رقیب تراکتور هستند علیه تراختورچیها قد علم کرد؟ به نظر من که دیگر امکان ندارد. چندماه قبل اگر یادمان باشد تراختورچی ها وقتی جلوی همین تیم کریم صف آرایی کردند، کریم که قرار نبود در بازی شرکت کند(البته دلیل آن مصدومیت اعلام شد)، مقابل آذربایجانی ها دور افتخار زد و به زبان ترکی هم به شدت تشویق شد و خود کریم هم گفت سالها بود به ترکی تشویق نشده بودم!
تركتازي . [ ت ُ ] (حامص مركب ) تركتاز. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تاخت آوردن به شتاب و تعجيل و بي خبر و ناگاه باشد بر سبيل تاراج و غارت نمودن . (برهان ). غارتگري . (فرهنگ رشيدي ). تاختن آوردن . (صحاح الفرس ). بمعني ناگاه تاختن بر سبيل غارت مثل تاختن تركان . (غياث اللغات )
دوستان فارس زبان خودشان را جای ما بگذارند. تاختن و تازیدن به خودی لزوما مفهوم بدی ندارد ولی منظور از ترکتازی یعنی تاختن و غارت کردن محلی آباد! یقینا اگر وضعیت برعکس بود و مجبور بودند به جای زبان مادری خود ترکی را یاد بگیرند و اگر در کتاب ادبیات ترکی عبارتی مثل "فارس قوودورماسی" می دیدند یقینا ناراحت میشدند. البته تا آنجا که من اطلاع دارم (به خاطر این می گویم "تا آنجا که من اطلاع دارم" که نگذاشتهاند سر وقتش ترکی بخوانیم)، در ادبیات ترکی چنین الفاظ بدی نسبت به اقوام دیگر موجود نیست.
البته گاهگداری، ترکتازی نسبتا مثبتی هم وجود دارد! مثلا تیتر روزنامه ورزشی زیر، از آن دسته کاربردهای مثبت ترکتازی ، و استعاره ای است برای تلاش مثالزدنی، بینظیر، و منجر به برتری یک بازیکن ترک در تیم پیروزی تهران که اتفاقا سرمربیاش هم یک ترک است(علی دایی)؛ آن هم درست در زمانی که تراختورچی ها مدعی داشتن پرطرفدارترین تیم فوتبال در ایران هستند. آیا در چنین برههای که دیگر نمیشود جلوی ترکتازی(از نوع منفی برای بعضی ها) طرفداران میلیونی تراختور را با برنامهای مثل نود گرفت، آیا می شود با ترکتازی مثبت دو ستاره از خود ترکها که به نوعی بازیکن تیم رقیب تراکتور هستند علیه تراختورچیها قد علم کرد؟ به نظر من که دیگر امکان ندارد. چندماه قبل اگر یادمان باشد تراختورچی ها وقتی جلوی همین تیم کریم صف آرایی کردند، کریم که قرار نبود در بازی شرکت کند(البته دلیل آن مصدومیت اعلام شد)، مقابل آذربایجانی ها دور افتخار زد و به زبان ترکی هم به شدت تشویق شد و خود کریم هم گفت سالها بود به ترکی تشویق نشده بودم!
3 comments:
این فارسها بودند که به ترکستان حمله کردند و آنجا را به نابودی کشیدند
این فارسها بودند که با تشکیل حکومتهای صفوی و قاجار کشور(ترکستان)را نصف کردند
این فارسها بودند که چشم مردمان شهر درمیآوردند
این فارسها بودند که پادشاهانشان با عرقخوری و تریاک کشی می مردند
این فارسها بودند که ایالات را می فروختند این فارسها بودند نه تورکلار
آخر آدم حسابی! چه کسی به سرزمین خود حمله می کند؟ با آن ادبیات زشت می گویید ترکها حمله کردند و نابود کردند؛ سلجوقیان، صفویان و قاجارها ری، اصفهان و تهران را نابود کردند یا آباد کردند؟ ثانیا اغلب شاهان چه ترک و چه فارس و چه عرب و ... جنایت کرده اند. همین پهلوی ها و ساسانیان و هخامنشیان که در جنایت و غارت کردن روی بقیه سلاطین را سفید کرده اند. حال باید کار یک خاندان را بگذاریم به حساب قوم فارس؟
سلام
دونن تانيتديرديغين يورد سايتيندان آلديغيم کيتابلار اليمه چاتدی.
اللر وار
Post a Comment