متاسفانه، هیچکدام از قسمتهای خوش بینانه پیش بینی مربوط به
بازیهای مس-تیراختور و سپاهان-سایپا اتفاق نیفتاد تا فاصله با سپاهان از سه به شش افزایش پیدا کند و از آن بدتر در اردوی محبوب القلوبهای فدراسیون با یک بازی کمتر معوقه سر از پا نمی شناسند که باز هم سر جایشان باقی ماندند! در آن پیشبینی تاکید شد که روند برد و باختها مد نظر است، و البته بهتر بود به برخی عوامل مؤثر دیگر هم اشاره می شد که بعد ازحصول واقعی نتیجه مشخص شدند. به نکاتی که در مورد باخت تیراختور به مس در کرمان، و درسهایی که از آن می توان گرفت در زیر اشاره شده است:
- انگیزه مس، و غرور تیراختور
بازیکنان تیراختور سرمست و مغرور از برد پرگل خانگی در برابر نفت آبادان، هفتاد دقیقه طول کشید متوجه شوند تیم مقابلشان می خواهد از منطقه سقوط بگریزد. بلاژویچ می خواست در آخرین مربیگری اش در مس و احتمالا زندگیاش حتما با برد از زمین خارج شود. در چند مورد که بازیکنان تیراختور در محوطه پنالتی حریف و اطراف آن موقعیت خوبی داشتند، بازیکنان مس با دوندگی فوق العاده توپ ربایی می کردند، که یک موردش مربوط به قاپیدن توپ توسط حسن زاده از جلوی حدادیفری بود که گویا هنوز متوجه اهمیت قهرمانی و راهیابی به بازیهای آسیایی برای هواداران تیراختور نیست.
- تاکتیک تیراختور: تذکر مدام به آقای داور
قلعه نويي
هرچقدر مس می دانست از تک موقعیت بازی و ازاهمال حسینی و فخرالدینی به نحو احسن استفاده کند، گویا مهمترين تاکتیک در استراتژي تیراختور جهت نتيجهگيري مقابل مس، تذکر لحظه به لحظه توسط امیرپاشا به داور اصفهاني بازي، يعني صالحي*، بود. به قول خودمان خاطا اولدو در بازی استقلال، ابعاد فاجعه آميز ناداوریها عليه تيراختور، بر همگان عیان شده؛ انگار حواس قلعه نویی هم در اين ميان، بیش از عملکرد بازیکنان که پاسهایشان در دو سوم ابتدایی بازی، به هدف نمی رسید، به نحوه سوت زدن داور بود. فریاد “آقای داور” قلعه نویی، كه از تلویزیون به خوبی به گوش می رسید، روی اعصاب بود! ای کاش به جای آن همه تذکر به داور، به اکبرپور و صادقی یک تشر می آمد که چرا این همه به داور اعتراض می کنید تا اخطارهاي بي مورد بگيريد؟
* - ضمنا چرا بايد داور بازي، با توجه به رقابتي كه ميان تيراختور و سپاهان است، اصفهاني باشد؟ داورها كه به خودي خود، الطاف ويژه خود را شامل حال تيراختور مي كنند؛ واي به حال آنكه از شهر رقيب اصلي تيراختور هم انتخاب شوند! به جاي اينكه قلعه نويي در حين بازي به داور اعتراض كند، چرا مسؤولان ورزش آزربايجان به چنين مسأله مهمي اعتراض نمي كنند؟!
- قیزیلیمیز پاسلانماسین!
با درخشش مهاجم جدید تیراختور، داشت خیالمان راحت می شد که دیگر مشکل گلزنی تیراختور حل شده و حتی به او لقب “
زنجان قيزيلي” دادیم! ولی گویا ملتفت نبودیم که این طلا کمی فرق می کند و بعضی وقتها عيارش نوسان كرده و نمی درخشد؛ وگرنه سپاهانی های اصفهانی در نگهداشتن طلا و جواهر خیلی بهتر از ما عمل کنند و او را به سادگی از دست نمی دادند! امیداوریم فرزاد حاتمی قدر موقعیت خودش را بداند و با درخشش موقت اشباع نشود. یقینا هیچ هوادار تیراختوری دلش نمی خواهد حاتمی افت کند.
- مدافع گلزن، ولی پر دردسر
محسن حسینی همانقدر که در گلزنی و بازگرداندن تیراختور به بازي عالی ظاهر شده، همانقدر هم در دفاع ضعیف ظاهر می شود. و یکی از دو مقصر در تنها موقعیتی که مس داشت و گل شد، حسینی بود. او پاسهای اشتباه زیادی هم می داد و یکی دو مورد شوت مخصوص تیمهای محلات را زد. او هم در دقایق پایانی خوب ظاهر شد و حیف که شوتش به تیر دراوزه خورد. صد افسوس که گلش هم مردود شد.
– و بازهم ماجرای کیانی، و تازه شدن داغ دل هواداران پیش از بازی حساس با سپاهان
|
كياني اولسايدي، بئله اولاردي ائله اولاردي |
در این یکی دو ساعت بعد از باخت، به چند سایت هواداری سر زدم و همانطور که می شد حدس زد، از
نظر اکثر هواداران “نبود هافبک خلاق و مستحکمی همچون کیانی” در زمین دلیل اصلی باخت بوده است. کیانی اولسایدی بئله اولاردی ائله اولاردی. البته این هم یک حرف کلیشه ای است که فوتبال یک بازی تیمی است و تیم نباید وابسته به یک بازیکن باشد. اما مشکل آن است که یک مربی چرا از مهرههای موجود نمی خواهد به صورت بهینه استفاده بکند. نمی توان منکر آن شد که در بازی امروز، کیانی دیر به زمین آمد، و اگر از ابتدای بازی یا نیمه دوم در زمین بود، شاید نتیجه دیگری رقم می خورد(تعداد شوتها و ضربات آنقدر افزایش می یافت، که شانس خوردن همه توپها به تیر دراوزه کمتر می شد) و در این زمینه ایراد کاملا بر قلعه نویی وارد است که چرا نمی خواهد از کیانی بازی بگیرد. او در بازی جنجالی تیراختور-استقلال هم می توانست به جای “آشوبی بیشتر مصدوم”، “کیانی کمتر مصدوم” را به میدان بیاورد تا تیم 9 نفره نشود. ولی ما هم نباید فراموش کنیم که در بردهای نیم فصل دوم که با هر ده دقیقه یک گل تیراختور، جیک جیک مستانمان بود، خلائی احساس نمیشد و در این انتقاد نباید آنقدر افراطی عمل شود که ماجرا به بی خیالی قلعه نویی و مسائلی دیگری کشانده شود که رسانه های زرد جهت پایین آوردن روحیه تیراختور و هوادارانش به آن دامن می زنند (همچون رفتن قلعه نویی و بازیکنان محبوبش به استقلال در فصل آینده!)؛ آنهم در حالی که بازی بعدی در برابر سپاهان است و تیراختور از هم اینک باید مورد حمایت قرار گیرد و اشتباهات فصل قبل هم در مهمان نوازی بیش از حد تکرار نشود. سپاهان بازیهای سخت دیگری هم دارد و فاصله شش امتیازی را می شود جبران کرد.
در فدراسیون بی در و پیکر امروز، خیلیها در آرزوی این هستند، تیراختور را خود هواداران قبول زحمت کرده و به سوی دره هل دهند! تا قهرمانی و آسیایی شدن فقط هشت بازی مانده که هفت تای آن را میزبان یا شبه میزبان هستیم.
یاشاسین تیراختور، یاشاسین آزربایجان